چرا در برخی روابط عاشقانه، یکی از طرفین دچار اضطراب میشود؟
اضطراب در روابط عاشقانه یک تجربهی رایج است که میتواند کیفیت رابطه را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. این اضطراب میتواند از ترس از دست دادن، عدم اطمینان از احساسات طرف مقابل، یا حتی تجربیات گذشته ناشی شود. در این مقاله، به 12 دلیل رایج برای بروز اضطراب در یک طرف رابطه میپردازیم:
این دلایل میتوانند به صورت جداگانه یا ترکیبی در یک رابطه وجود داشته باشند و شدت اضطراب را تعیین کنند:
- ✅
ترس از صمیمیت:
برخی افراد ناخودآگاه از نزدیک شدن بیش از حد و آسیب پذیر شدن میترسند. - ✅
تجارب آسیبزای گذشته:
روابط قبلی که با خیانت، رها شدن یا سوء استفاده همراه بوده، میتواند اضطراب ایجاد کند. - ✅
عدم اعتماد به نفس:
احساس ناامنی و باور نداشتن به جذابیت خود، باعث نگرانی از رها شدن میشود.

- ✅
سبک دلبستگی مضطرب:
افرادی که در کودکی دلبستگی ناایمن داشتهاند، در بزرگسالی تمایل بیشتری به اضطراب در روابط دارند. - ✅
انتظارات غیر واقعبینانه:
داشتن انتظارات بیش از حد از رابطه و طرف مقابل، منجر به ناامیدی و اضطراب میشود. - ✅
عدم ارتباط موثر:
ناتوانی در بیان احساسات و نیازها، باعث سوء تفاهم و ایجاد اضطراب میشود. - ✅
عدم تعادل قدرت:
وقتی یک طرف احساس میکند قدرت کمتری در رابطه دارد، ممکن است دچار اضطراب شود. - ✅
ترس از قضاوت:
نگرانی از اینکه طرف مقابل آنها را به اندازه کافی خوب نداند، باعث اضطراب میشود. - ✅
مشکلات ارتباطی خانواده:
الگوهای ارتباطی منفی در خانواده مبدا، میتواند بر روابط عاشقانه تاثیر بگذارد. - ✅
عدم استقلال فردی:
نداشتن علایق و فعالیتهای جداگانه از رابطه، باعث تمرکز بیش از حد بر رابطه و افزایش اضطراب میشود.
درک این عوامل میتواند به شناسایی و مدیریت اضطراب در روابط عاشقانه کمک کند. بهبود ارتباط، افزایش اعتماد به نفس و یادگیری مهارتهای مقابله با استرس، میتواند تاثیر بسزایی در کاهش اضطراب در روابط داشته باشد.
چرا در برخی روابط عاشقانه، یکی از طرفین دچار اضطراب میشود؟
1. ناامنی در دوران کودکی: بذرهای اضطراب در روابط
تجربیات دوران کودکی، مخصوصا روابط با والدین یا مراقبان اصلی، نقش مهمی در شکلگیری سبک دلبستگی ما ایفا میکنند.اگر در کودکی احساس ناامنی، طرد شدن یا عدم ثبات را تجربه کرده باشیم، احتمال بیشتری دارد که در بزرگسالی نیز در روابط عاشقانه دچار اضطراب شویم.این ناامنیها میتوانند به شکل ترس از رها شدن، نیاز مداوم به تایید و توجه، و یا شک و تردید دائمی نسبت به احساسات طرف مقابل بروز پیدا کنند.فردی که در کودکی احساس امنیت و دوست داشته شدن را به طور کامل تجربه نکرده، ممکن است در روابط عاطفی بالغانه همواره به دنبال جبران آن باشد و به همین دلیل دچار اضطراب شود.
به عبارت دیگر، خاطرات دردناک کودکی میتوانند به صورت ناخودآگاه در روابط فعلی ما تکرار شوند و باعث ایجاد اضطراب و ناآرامی شوند.حتی اگر به طور آگاهانه متوجه این ارتباط نباشیم، ناخودآگاه ما به دنبال الگوهای آشنا میگردد، حتی اگر آن الگوها دردناک باشند.شناخت و آگاهی از این الگوها، اولین قدم برای تغییر و بهبود کیفیت روابط است.درمان و مشاوره میتوانند به افراد کمک کنند تا زخمهای گذشته را التیام بخشیده و سبک دلبستگی سالمتری را در روابط خود ایجاد کنند.
2. ترس از صمیمیت: سدی در برابر عشق
ترس از صمیمیت میتواند یکی دیگر از عوامل بروز اضطراب در روابط عاشقانه باشد.این ترس، ناشی از آسیبهای عاطفی گذشته، ترس از آسیبپذیر شدن، یا عدم اعتماد به دیگران است.فردی که از صمیمیت میترسد، ممکن است به طور ناخودآگاه از نزدیک شدن بیش از حد به طرف مقابل اجتناب کند، از بیان احساسات واقعی خود خودداری کند، یا به دنبال بهانهای برای ایجاد فاصله باشد.این رفتارها، اگرچه ممکن است به نظر برسد که فرد به رابطه اهمیت نمیدهد، اما در واقع ناشی از ترس عمیق او از آسیب دیدن است.ترس از صمیمیت میتواند به شکلهای مختلفی بروز پیدا کند، از جمله: پرهیز از گفتگوهای عمیق و احساسی، مقاومت در برابر نشان دادن آسیبپذیری، و یا انتخاب روابط سطحی و کوتاهمدت.
فردی که از صمیمیت میترسد، ممکن است به طور مداوم در حال ارزیابی و سنجش طرف مقابل باشد و به دنبال نشانههایی بگردد که نشان دهد او قابل اعتماد نیست.این اضطراب میتواند منجر به رفتارهایی مانند کنترلگری، حسادت، و یا سرزنشگری شود.غلبه بر ترس از صمیمیت نیازمند شناخت و پذیرش آسیبهای گذشته، تمرین اعتماد کردن به دیگران، و ایجاد ارتباطات سالم و ایمن است.
3. عدم اعتماد به نفس: ریشه بسیاری از نگرانیها
عدم اعتماد به نفس، یکی از شایعترین دلایل اضطراب در روابط عاشقانه است.فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد، ممکن است به طور مداوم نگران باشد که لایق عشق و توجه طرف مقابل نیست.این نگرانی میتواند منجر به رفتارهایی مانند نیاز مداوم به تایید، حسادت، و یا تلاش بیش از حد برای جلب رضایت طرف مقابل شود.عدم اعتماد به نفس میتواند ناشی از تجربیات منفی گذشته، انتقادهای مداوم، یا مقایسه خود با دیگران باشد.فردی که اعتماد به نفس ندارد، ممکن است به طور مداوم در حال ارزیابی خود و مقایسه خود با دیگران باشد و احساس کند که به اندازه کافی خوب نیست.
این احساس میتواند منجر به اضطراب، افسردگی، و یا کنارهگیری از روابط شود.
تقویت اعتماد به نفس نیازمند شناخت نقاط قوت و ضعف خود، پذیرش خود همانطور که هستید، و تمرکز بر رشد و بهبود فردی است.در ضمن، کمک گرفتن از یک درمانگر یا مشاور میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
4. تجربیات ناخوشایند قبلی: سایه روابط گذشته
تجربیات ناخوشایند در روابط قبلی، مانند خیانت، ترک شدن، یا سوء استفاده عاطفی، میتوانند تاثیرات عمیقی بر روابط آینده داشته باشند.فردی که در گذشته آسیب دیده است، ممکن است به سختی بتواند دوباره به کسی اعتماد کند و همواره نگران تکرار شدن تجربیات دردناک گذشته باشد.این نگرانی میتواند منجر به رفتارهایی مانند کنترلگری، حسادت، و یا اجتناب از صمیمیت شود.تجربیات ناخوشایند گذشته میتوانند به شکلهای مختلفی بر روابط فعلی تاثیر بگذارند، از جمله: ایجاد ترس از رها شدن، کاهش اعتماد به نفس، و یا ایجاد الگوی رفتاری مخرب.فردی که در گذشته خیانت دیده است، ممکن است به طور مداوم در حال بررسی تلفن و ایمیل طرف مقابل باشد و به دنبال نشانههایی از خیانت بگردد.
این اضطراب میتواند منجر به تنش و درگیری در رابطه شود و به از بین رفتن آن منجر شود.
التیم زخمهای گذشته نیازمند زمان، صبر، و حمایت است.کمک گرفتن از یک درمانگر یا مشاور میتواند در این فرآیند بسیار مفید باشد.
5. سبک دلبستگی اضطرابی: الگویی برای ارتباط
سبک دلبستگی اضطرابی، یکی از سبکهای دلبستگی ناایمن است که در آن فرد به شدت نگران تایید و پذیرش از سوی طرف مقابل است و از رها شدن میترسد.افرادی که سبک دلبستگی اضطرابی دارند، معمولاً به شدت به دنبال صمیمیت هستند، اما همزمان نگران این هستند که طرف مقابل به آنها اهمیت نمیدهد یا آنها را ترک خواهد کرد.این نگرانی میتواند منجر به رفتارهایی مانند نیاز مداوم به توجه، حسادت، و یا تلاش بیش از حد برای جلب رضایت طرف مقابل شود.افراد دارای سبک دلبستگی اضطرابی، معمولاً در روابط خود احساس ناامنی و ناپایداری میکنند و به طور مداوم به دنبال اطمینان از عشق و علاقه طرف مقابل هستند.
این رفتارها، اگرچه ممکن است ناشی از عشق و علاقه باشند، اما میتوانند برای طرف مقابل آزاردهنده و خستهکننده باشند.
شناخت سبک دلبستگی خود و تلاش برای تغییر آن، میتواند به بهبود کیفیت روابط و کاهش اضطراب در آنها کمک کند.درمان و مشاوره میتوانند به افراد کمک کنند تا سبک دلبستگی سالمتری را در روابط خود ایجاد کنند.
6. ترس از قضاوت شدن: نقابی برای پنهان کردن خود واقعی
ترس از قضاوت شدن توسط طرف مقابل، میتواند یکی دیگر از عوامل بروز اضطراب در روابط عاشقانه باشد.این ترس، ناشی از عدم پذیرش خود، احساس شرم، یا تجربه قضاوت شدن در گذشته است.فردی که از قضاوت شدن میترسد، ممکن است به طور ناخودآگاه از نشان دادن خود واقعی به طرف مقابل اجتناب کند، از بیان نظرات و احساسات خود خودداری کند، یا به دنبال پنهان کردن ضعفها و نقصهای خود باشد.این رفتارها، اگرچه ممکن است به نظر برسد که فرد در حال تلاش برای جلب رضایت طرف مقابل است، اما در واقع ناشی از ترس عمیق او از طرد شدن است.
ترس از قضاوت شدن میتواند به شکلهای مختلفی بروز پیدا کند، از جمله: پرهیز از گفتگوهای صمیمانه، مقاومت در برابر نشان دادن آسیبپذیری، و یا تلاش برای انطباق با انتظارات طرف مقابل.فردی که از قضاوت شدن میترسد، ممکن است به طور مداوم در حال ارزیابی خود و مقایسه خود با دیگران باشد و احساس کند که به اندازه کافی خوب نیست.غلبه بر ترس از قضاوت شدن نیازمند پذیرش خود همانطور که هستید، تمرین خودآگاهی، و ایجاد ارتباطات سالم و ایمن است.در ضمن، کمک گرفتن از یک درمانگر یا مشاور میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
7. انتظارات غیرواقعی: بستری برای ناامیدی
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل، میتواند یکی از مهمترین عوامل ایجاد اضطراب و نارضایتی در روابط عاشقانه باشد.این انتظارات، معمولاً ناشی از تصورات رمانتیک، کاملا مطلوبسازی طرف مقابل، یا الگوبرداری از روابط غیرواقعی (مانند فیلمها و سریالها) است.فردی که انتظارات غیرواقعی دارد، ممکن است به طور مداوم در حال مقایسه رابطه خود با روابط کاملا مطلوب باشد و احساس کند که رابطه او به اندازه کافی خوب نیست.این احساس میتواند منجر به انتقاد، سرزنش، و یا ناامیدی شود.انتظارات غیرواقعی میتوانند به شکلهای مختلفی بروز پیدا کنند، از جمله: انتظار داشتن اینکه طرف مقابل همیشه خوشحال و مهربان باشد، انتظار داشتن اینکه طرف مقابل بتواند ذهن شما را بخواند، و یا انتظار داشتن اینکه رابطه شما همیشه بینقص و بدون مشکل باشد.
فردی که انتظارات غیرواقعی دارد، ممکن است به طور مداوم در حال ارزیابی رابطه خود و مقایسه آن با روابط کاملا مطلوب باشد و احساس کند که چیزی کم است.واقعگرایانه کردن انتظارات نیازمند درک این موضوع است که هیچ رابطهای بینقص نیست و همه افراد اشتباه میکنند.در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که رابطه یک فرآیند پویا است و نیازمند تلاش و سازش از سوی هر دو طرف است.گفتگو با طرف مقابل و شفافسازی انتظارات میتواند به جلوگیری از ایجاد سوء تفاهم و کاهش اضطراب کمک کند.
8. سبک ارتباطی نامناسب: بستری برای سوء تفاهم
داشتن سبک ارتباطی نامناسب، میتواند یکی از عوامل اصلی ایجاد اضطراب و تنش در روابط عاشقانه باشد.سبک ارتباطی نامناسب، شامل رفتارهایی مانند عدم صداقت، عدم گوش دادن فعال، انتقاد، سرزنش، و یا پرخاشگری است.فردی که سبک ارتباطی نامناسبی دارد، ممکن است به طور ناخودآگاه باعث ایجاد سوء تفاهم و ناراحتی در طرف مقابل شود.این سوء تفاهمها میتوانند منجر به افزایش اضطراب، کاهش صمیمیت، و به از بین رفتن رابطه منجر شوند.سبکهای ارتباطی نامناسب میتوانند به شکلهای مختلفی بروز پیدا کنند، از جمله: اجتناب از گفتگوهای دشوار، بهرهگیری از لحن تحقیرآمیز، و یا عدم بیان احساسات واقعی.
فردی که سبک ارتباطی نامناسبی دارد، ممکن است به طور مداوم در حال دفاع از خود یا حمله به طرف مقابل باشد.
بهبود سبک ارتباطی نیازمند یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر، مانند گوش دادن فعال، همدلی، و بیان احساسات به طور شفاف و محترمانه است.در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که هدف از ارتباط، درک متقابل و حل مشکلات است، نه پیروزی در بحث.
کمک گرفتن از یک مشاور خانواده میتواند در بهبود سبک ارتباطی و حل مشکلات ارتباطی بسیار مفید باشد.
9. مسائل مالی: منبع استرس پنهان
مسائل مالی میتوانند یکی از مهمترین منابع استرس و اضطراب در روابط عاشقانه باشند.اختلاف نظر در مورد نحوه مدیریت پول، بدهیهای سنگین، و یا نگرانی در مورد امنیت مالی، میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری در رابطه شود.فردی که نگران مسائل مالی است، ممکن است به طور مداوم احساس ناامنی و استرس داشته باشد.این استرس میتواند منجر به رفتارهایی مانند کنترلگری، حسادت، و یا اجتناب از گفتگو در مورد مسائل مالی شود.مسائل مالی میتوانند به شکلهای مختلفی بر روابط تاثیر بگذارند، از جمله: ایجاد محدودیت در فعالیتهای مشترک، کاهش صمیمیت، و یا ایجاد فشار برای کار کردن بیش از حد.
فردی که نگران مسائل مالی است، ممکن است به طور مداوم در حال محاسبه هزینهها و صرفهجویی باشد.مدیریت صحیح مسائل مالی نیازمند گفتگو، برنامهریزی، و همکاری است.باید هر دو طرف در مورد اهداف مالی خود صحبت کنند و با یکدیگر برای رسیدن به آنها همکاری کنند.در ضمن، باید بودجهای مشخص برای هزینهها تعیین شود و هر دو طرف به آن پایبند باشند.در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک مشاور مالی میتواند در مدیریت بهتر مسائل مالی و کاهش استرس ناشی از آن بسیار مفید باشد.
10. مشکلات جنسی: تاثیر بر صمیمیت و اعتماد
مشکلات جنسی میتوانند تاثیرات عمیقی بر صمیمیت، اعتماد، و رضایت در روابط عاشقانه داشته باشند.این مشکلات، میتوانند ناشی از عوامل جسمی، روانی، یا عاطفی باشند.فردی که با مشکلات جنسی روبرو است، ممکن است احساس شرم، گناه، یا ناامیدی کند.این احساسات میتوانند منجر به کاهش اعتماد به نفس، اجتناب از صمیمیت، و یا ایجاد سوء تفاهم در رابطه شوند.مشکلات جنسی میتوانند به شکلهای مختلفی بروز پیدا کنند، از جمله: کاهش میل جنسی، اختلال در نعوظ، درد در حین رابطه جنسی، و یا عدم رضایت از رابطه جنسی.فردی که با مشکلات جنسی روبرو است، ممکن است به طور مداوم از رابطه جنسی اجتناب کند یا احساس ناراحتی در حین رابطه جنسی داشته باشد.
درمان مشکلات جنسی نیازمند شناسایی علت اصلی مشکل و انتخاب روش درمانی مناسب است.
در برخی موارد، درمان پزشکی لازم است.در موارد دیگر، درمان روانشناختی یا مشاوره جنسی میتواند موثر باشد.در ضمن، باید هر دو طرف در مورد مشکلات خود با یکدیگر صحبت کنند و برای حل آنها همکاری کنند.کمک گرفتن از یک متخصص اورولوژی، متخصص زنان، یا مشاور جنسی میتواند در تشخیص و درمان مشکلات جنسی بسیار مفید باشد.
11. عدم حمایت اجتماعی: احساس تنهایی در رابطه
عدم حمایت اجتماعی از سوی خانواده، دوستان، یا جامعه، میتواند احساس تنهایی و انزوا را در روابط عاشقانه افزایش دهد.فردی که احساس میکند که در رابطه خود تنها است، ممکن است به طور مداوم نگران باشد که نمیتواند به تنهایی از پس مشکلات برآید.این نگرانی میتواند منجر به افزایش اضطراب، کاهش اعتماد به نفس، و یا کنارهگیری از فعالیتهای اجتماعی شود.عدم حمایت اجتماعی میتواند به شکلهای مختلفی بروز پیدا کند، از جمله: عدم تایید رابطه از سوی خانواده، عدم وجود دوستان مشترک، و یا عدم شرکت در فعالیتهای اجتماعی.
فردی که احساس میکند که در رابطه خود تنها است، ممکن است به طور مداوم به دنبال تایید و حمایت از سوی طرف مقابل باشد.
ایجاد یک شبکه حمایتی قوی نیازمند تلاش برای برقراری ارتباط با دیگران، شرکت در فعالیتهای اجتماعی، و صحبت کردن با دوستان و خانواده است.در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که حمایت اجتماعی تنها از سوی دیگران نیست، بلکه باید خود نیز از خود حمایت کنیم.در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک گروه حمایتی یا مشاور میتواند در کاهش احساس تنهایی و افزایش حمایت اجتماعی بسیار مفید باشد.
12. استرسهای زندگی: فشار مضاعف بر رابطه
استرسهای زندگی، مانند مشکلات شغلی، بیماری، مرگ عزیزان، و یا مشکلات خانوادگی، میتوانند فشار مضاعفی بر روابط عاشقانه وارد کنند.فردی که با استرسهای زیادی روبرو است، ممکن است به طور مداوم احساس خستگی، بیحوصلگی، و یا تحریکپذیری داشته باشد.این احساسات میتوانند منجر به کاهش صمیمیت، افزایش درگیری، و یا عدم توانایی در حل مشکلات شوند.استرسهای زندگی میتوانند به شکلهای مختلفی بر روابط تاثیر بگذارند، از جمله: کاهش زمان با کیفیت با یکدیگر، افزایش تنش و عصبانیت، و یا عدم توانایی در حمایت از یکدیگر.فردی که با استرسهای زیادی روبرو است، ممکن است به طور مداوم از طرف مقابل انتقاد کند یا از او انتظار داشته باشد که مشکلات او را حل کند.
مدیریت استرس نیازمند شناسایی منابع استرس و انتخاب روشهای مقابله موثر است.این روشها میتوانند شامل ورزش، مدیتیشن، یوگا، گذراندن وقت با دوستان و خانواده، و یا کمک گرفتن از یک متخصص روانشناسی باشند.در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که در زمانهای استرسزا، باید به خود و طرف مقابل صبر و مهربانی نشان دهیم.گفتگو با طرف مقابل در مورد استرسها و کمک خواستن از او میتواند در کاهش فشار روانی و تقویت رابطه کمک کند.






